با ظهور فناوری انقلابی مدل پردازش زبان طبیعی پیشرفته ChatGPT، کاربران در حوزههای مختلف از جمله بهینهسازی موتورهای جستجو (سئو) شروع به استفاده از آن کردهاند. با این حال، به نظر میرسد پس از گذشت چندین ماه از معرفی این ابزار قدرتمند، برخی از ارائه دهندگان خدمات سئو هنوز در استفاده صحیح و بهینه از آن دچار اشتباهاتی هستند. در این راستا، قصد داریم سه خطای رایج در کاربرد ChatGPT برای اهداف سئو را مورد بررسی قرار داده و راهکارهایی را برای رفع این مشکلات و استفاده بهینه از این ابزار پیشنهاد نماییم. این امر میتواند به ارتقای عملکرد و بهرهوری فعالیتهای سئو با استفاده از فناوریهای جدید پردازش زبان طبیعی کمک شایانی نماید.
اشتباه اول: پرسیدن سؤالاتی که ChatGPT پاسخی برای آن ندارد
یکی از اشتباهات رایج در استفاده از ChatGPT برای سئو سایت پرسیدن سوالاتی است که این مدل پردازش زبان طبیعی دادههای کافی برای پاسخگویی به آنها را ندارد. باور کردن همه چیزهایی که ChatGPT میگوید هرگز ایده خوبی نیست، اما باور کردن پاسخهایی که ChatGPT دادهای برای آنها ندارد، یک فاجعه است. با توجه به نحوه آموزش و محدودیتهای پایگاه دادههای ChatGPT، اتکای صرف به پاسخهای آن برای برخی سوالات میتواند منجر به نتایج نادرست و گمراهکننده شود.
به عنوان مثال، در صورت درخواست کلمات کلیدی طولانی و تخصصی که امکان رتبهبندی آسان در موتورهای جستجو را دارند، ممکن است ChatGPT گزینههایی را پیشنهاد کند که در عمل تقاضای جستجوی بسیار پایینی داشته باشند:
نتایج در نگاه اول ممکن است خوب به نظر برسند، اما با استفاده از ابزارهای تحلیل و بررسی کلمات کلیدی حرفهای، میتوان مشاهده کرد که این کلمات کلیدی پیشنهادی در پایگاه دادههای حاوی میلیاردها کلمه کلیدی وجود ندارند و در نتیجه ارزش و اهمیت کمی برای اقدامات سئو دارند. بنابراین، لازم است که کاربران در استفاده از ChatGPT برای اهداف سئو، نسبت به محدودیتهای این ابزار آگاهی داشته باشند و از منابع معتبر دیگر برای تکمیل و اعتبارسنجی پاسخهای آن استفاده نمایند.
همچنین گوگل ترندز نیز نتیجه مشابهی را نشان میدهد:
یکی از محدودیتهای اساسی ChatGPT در پاسخگویی به برخی سؤالات مرتبط با بهینهسازی موتورهای جستجو، عدم دسترسی به دادههای لازم در این حوزه است. به عنوان مثال، در مورد کلمات کلیدی طولانی که امکان رتبهبندی آسان در نتایج جستجو را دارند، ChatGPT اطلاعات دقیقی در مورد میزان تقاضا و جستجوی این عبارات یا معیارهای تعیین کلمات کلیدی طولانی ندارد. در نتیجه، پاسخهای آن ممکن است نادرست یا گمراهکننده باشد. در مثال دیگری، ChatGPT نمیتواند به درخواست و سوال پاسخ درستی بدهد و دادهای برای پاسخگویی ندارد:
مشکل دیگری که ChatGPT در برخی موارد با آن روبرو است، تشخیص قصد کاربران در جستجوی کلمات کلیدی است. برای درک قصد جستجو، لازم است که نتایج رتبهبندی شده در صفحه اول موتورهای جستجو و ویژگیهای مربوطه بررسی و تجزیه و تحلیل شود. چون ChatGPT امکان گردش در وب و دسترسی به نتایج موتورهای جستجو را ندارد (البته GPT4 از این قابلیت برخوردار است، اما نمیتواند نتایج گوگل را ببیند)، نمیتواند از عهده این وظیفه به خوبی برآید. بنابراین برای استفاده بهینه از ChatGPT در زمینه سئو، لازم است محدودیتهای آن شناخته شده و نتایج آن با استفاده از ابزارهای تحلیل و دادههای معتبر دیگر، مورد بررسی و اعتبارسنجی قرار گیرد.
چگونه اشتباه اول را برطرف کنیم؟
برای رفع این اشتباه استفاده از ChatGPT در پاسخ به سوالاتی که این مدل پردازش زبان طبیعی دادههای کافی برای پاسخگویی به آنها را ندارد، لازم است ابتدا محدودیتهای آن و نحوه کارکرد آن را به درستی درک کنیم. در صورتی که آگاهی داشته باشیم ChatGPT اطلاعات لازم برای ارائه پاسخ مناسب به یک سوال خاص را ندارد، بهتر است از پرسیدن آن سوال خودداری کنیم یا اینکه دادههای مورد نیاز را در اختیار آن قرار دهیم تا بتواند پاسخ بهتری ارائه نماید.
به عنوان مثال، اگر بخواهیم از ChatGPT برای تشخیص قصد جستجوی کاربران در یک کلمه کلیدی خاص استفاده کنیم، لازم است برخی دادههای مرتبط مانند عناوین صفحات رتبهبندی شده در نتایج جستجوی آن کلمه کلیدی را در اختیار آن قرار دهیم تا بتواند با استفاده از این اطلاعات، قصد جستجو را تحلیل و تشخیص دهد.
همچنین، در صورتی که بخواهیم از ChatGPT برای شناسایی شکافهای محتوایی در یک موضوع خاص بهره بگیریم، باید محتوای صفحات مرتبط را در اختیار آن قرار دهیم و از آن بخواهیم تا با بررسی این محتواها، شکافهای موجود را شناسایی نماید. در غیر این صورت، میتوانیم ابتدا با استفاده از ابزارهای تحلیل محتوا مانند Ahrefs، شکافهای کلمه کلیدی مرتبط با موضوع مورد نظر را استخراج کنیم و سپس از ChatGPT بخواهیم که این شکافها را خلاصه و دستهبندی نماید.
با بهکارگیری این روشها، میتوانیم از محدودیتهای ChatGPT در دسترسی به برخی دادههای تخصصی عبور کرده و با ارائه اطلاعات لازم، از تواناییهای این ابزار در تحلیل و پردازش زبان طبیعی برای اهداف مختلف در زمینه بهینهسازی موتورهای جستجو، بهرهمند شویم.
اشتباه دوم: انتظار نتایج عالی از اولین درخواست
یکی دیگر از اشتباهات رایج در استفاده از ChatGPT، انتظار دریافت نتایج کامل و بدون نقص از درخواست اولیه است. با توجه به نحوه کارکرد این مدل پردازش زبان طبیعی، به ندرت اتفاق میافتد که پاسخ اولیه ChatGPT به یک سوال یا درخواست، دقیقاً مطابق همان چیزی باشد که کاربر انتظار دارد. در واقع، معمولاً لازم است با ارائه بازخورد و اصلاح درخواست، پاسخها را به نتیجه مورد نظر نزدیکتر کرد.
به عنوان مثال، اگر از ChatGPT بخواهیم اصطلاحات فنی مرتبط با یک موضوع خاص مانند قهوه را به عنوان کلمات کلیدی هسته ارائه دهد، ممکن است در پاسخ اولیه، توضیحاتی نیز در کنار این اصطلاحات آورده شود که کپی و انتقال آنها را دشوار میکند.
همچنین، اگر از ChatGPT بخواهیم کلمات کلیدی را در دستههای گستردهتر گروهبندی کند، ممکن است نتیجه به صورت یک لیست ارائه شود، در حالی که شاید لازم باشد نتایج را به صورت جدول قالببندی کرد تا بتوان آنها را در یک گوگل شیت قرار داده و فیلتر مورد نظر را اعمال نمود.
در چنین مواردی، کاربران باید با ارائه بازخورد و درخواستهای اصلاحی به ChatGPT، پاسخهای آن را به نتیجه مورد نظر نزدیکتر کنند. این فرآیند تعاملی و تکراری، یکی از ویژگیهای اصلی کار با مدلهای پردازش زبان طبیعی مانند ChatGPT است که برای دستیابی به نتایج مطلوب، باید مورد توجه قرار گیرد. با کسب تجربه در استفاده از این ابزار و شناخت محدودیتها و تواناییهای آن، میتوان با طرح درخواستهای هدفمندتر و ارائه بازخوردهای لازم، به پاسخهای دقیقتر و مناسبتری دست یافت.
چگونه اشتباه دوم را برطرف کنیم؟
برای رفع اشتباه انتظار نتایج کامل از درخواست اولیه ChatGPT، راهکارهای مختلفی پیشنهاد شده است. یکی از این راهکارها، استفاده از تکنیکهای “مهندسی پرامپت” یا خرید پرامپتهای از پیش آماده و پرمیوم برای ChatGPT است.
اگرچه این روشها میتواند تا حدی مفید باشد، اما در اغلب موارد، نمیتوان انتظار داشت که نتیجه نهایی دقیقا مطابق با خواسته کاربر باشد. دلیل این امر، ماهیت تعاملی و تکراری فرآیند کار با مدلهای پردازش زبان طبیعی مانند ChatGPT است.
در واقع، پرامپتهای ارائه شده به ChatGPT مانند دستور پخت یک غذا هستند. حتی اگر پایه و اساس محکمی داشته باشند، باز هم نیاز است که براساس سلیقه و نیازهای خاص کاربر، تنظیمات و اصلاحات لازم روی آنها انجام شود. به عنوان مثال، اگر از یک پرامپت پرمیوم برای نوشتن عنوان و توضیحات متای یک صفحه وب استفاده کنیم، ممکن است نتیجه اولیه کمی خشک و رسمی باشد.
بنابرین خروجی به شکل زیر میباشد:
در این صورت، میتوانیم با ارائه بازخورد به ChatGPT و درخواست تغییراتی مانند “کمی غیررسمیتر و بازیگوشانهتر”، نتیجه را به سمت خواسته خود هدایت کنیم. این فرآیند تعاملی و تکراری، کلید دستیابی به نتایج مطلوب از ChatGPT است.
به طور کلی، بهترین رویکرد این است که ابتدا با یک پرامپت ساده شروع کنیم و سپس با ارائه بازخورد و درخواستهای اصلاحی در چندین مرحله، نتیجه را به سمت هدف مورد نظر پیش ببریم. به عنوان مثال، اگر بخواهیم با کمک ChatGPT یک ماشین حساب مالیاتی برای انگلستان ایجاد کنیم، بهتر است در ابتدا با یک پرامپت ساده مانند “ایجاد یک ماشین حساب مالیاتی برای انگلستان با استفاده از HTML، CSS و JavaScript” شروع کنیم. سپس با بررسی نتیجه اولیه و ارائه بازخورد در مورد نقاط ضعف و خواستههای اضافی، مرحله به مرحله آن را اصلاح و بهبود بخشیم تا به نتیجه نهایی مطلوب دست یابیم.
با درک این فرآیند تعاملی و کسب تجربه در استفاده از ChatGPT، میتوانیم از محدودیتهای این ابزار عبور کرده و با هدایت آن به سمت نتایج مورد نظر، از تواناییهای قدرتمند آن در زمینههای مختلف از جمله بهینهسازی موتورهای جستجو بهرهمند شویم.
اشتباه سوم: درخواست از ChatGPT برای نوشتن مقاله
یکی دیگر از اشتباهات رایج در استفاده از ChatGPT برای اهداف مرتبط با بهینهسازی موتورهای جستجو، درخواست از این مدل پردازش زبان طبیعی برای “نوشتن یک مقاله” یا تولید محتوای کامل است. اگرچه ChatGPT قادر است با دریافت چنین درخواستی، کلمات را پشت سر هم ردیف کند و یک توالی از جملات را تولید نماید، اما محتوای تولید شده در چنین حالتی، اغلب فاقد ارزش و نوآوری بوده و تنها تکرار مطالب و اطلاعاتی است که پیشتر به کرات در منابع مختلف ارائه شده است.
به عبارت دیگر، درخواست مستقیم از ChatGPT برای تولید یک مقاله یا محتوای کامل، منجر به ایجاد محتوای کلیشهای، خستهکننده و فاقد ارزش افزوده خواهد شد. چنین محتوایی نه تنها برای کاربران جذابیت ندارد، بلکه از نظر موتورهای جستجو نیز ارزش چندانی نخواهد داشت و احتمالا در رتبهبندیهای بالا قرار نخواهد گرفت.
بنابراین، برای استفاده مؤثر از ChatGPT در تولید محتوای با کیفیت و مرتبط با اهداف SEO، لازم است تا به جای درخواست مستقیم برای نوشتن یک مقاله یا محتوای کامل، از روشهای هدفمندتر و خلاقانهتری استفاده شود. این روشها میتواند شامل درخواست برای تولید ایدههای اولیه، ساختاردهی محتوا، تحقیق و جمعآوری اطلاعات، یا حتی نوشتن بخشهای خاصی از یک مقاله باشد. با این روش، میتوان از تواناییهای ChatGPT در پردازش زبان طبیعی و تولید محتوا بهره گرفت، اما در عین حال، با دخالت انسانی و نظارت بر فرایند، از تولید محتوای کلیشهای و فاقد ارزش جلوگیری کرد.
چگونه اشتباه سوم را برطرف کنیم؟
برای رفع اشتباه درخواست مستقیم از ChatGPT برای “نوشتن یک مقاله”، که منجر به تولید محتوای کلیشهای و فاقد ارزش میشود، راهکار این است که به جای چنین درخواستهای کلی و بیساختار، از این مدل پردازش زبان طبیعی برای هدایت و راهنمایی بیشتر در فرآیند تولید محتوا استفاده کنیم. یکی از روشهای مؤثر در این زمینه، بهرهگیری از تواناییهای ChatGPT در ایدهپردازی است.
به عنوان مثال، فرض کنید که قصد نوشتن یک مقاله در مورد نکات و روشهای ایجاد لینک (Link Building) را داریم. به جای درخواست مستقیم از ChatGPT برای نوشتن کل مقاله، میتوانیم ابتدا از آن بخواهیم که برخی نکات و ایدههای اولیه در زمینه ایمیلهای ارتباطی برای ایجاد لینک را ارائه دهد. با بررسی این ایدهها، امکان ترکیب و تلفیق آنها برای خلق یک ایده جدید و منحصربفرد وجود خواهد داشت.
پس از شکلگیری یک ایده جدید و جذاب، میتوانیم مجدداً از ChatGPT بخواهیم که این ایده را گسترش داده و آن را به صورت یک بخش یا پاراگراف از مقاله نهایی بنویسد. با این روش، از یک طرف از تواناییهای ChatGPT در تولید محتوا و پردازش زبان طبیعی بهره میبریم، و از طرف دیگر، با دخالت و هدایت انسانی، از تولید محتوای کلیشهای جلوگیری میکنیم.
این فرآیند تعاملی و هدفمند، میتواند در تولید محتوای با کیفیت، جذاب و مرتبط با اهداف سئو بسیار مؤثر باشد. با استفاده از این رویکرد، علاوه بر بهرهگیری از قدرت پردازش زبان طبیعی ChatGPT، میتوانیم خلاقیت، تجربه و دانش انسانی را نیز در فرآیند تولید محتوا بکار برده و به این ترتیب، محتوایی ارزشمند، متمایز و رقابتی را برای کاربران و موتورهای جستجو ایجاد نماییم.
تولید محتوای با کیفیت با استفاده از ChatGPT، نیازمند ویرایش اختصاصی است. خروجی اولیه ChatGPT ممکن است کامل نباشد و علیرغم نیاز به ویرایش، پالایش و بهبود، میتواند نقطه شروع مناسبی برای تولید محتوای با کیفیت باشد.
به عنوان مثال، فرض کنید که از ChatGPT برای ارائه ایدهای در زمینه ارسال ویدیوهای کوتاه در کمپینهای ایجاد لینک استفاده کردهایم. خروجی اولیه ممکن است دارای نقاط ضعف و قسمتهای اضافی باشد، اما با این وجود، از هسته اصلی ایده و محتوای مفید برخوردار است. در این مرحله، با ویرایش پرامپت، میتوانیم قسمتهای زائد و غیرضروری را حذف کنیم و متن را پالایش نماییم.
این فرآیند ویرایش و بهبود میتواند شامل موارد مختلفی از جمله حذف توضیحات اضافی، بهبود جریان و انسجام متن، اصلاح اشتباهات گرامری و املایی، افزودن جزئیات و مثالهای بیشتر، و تقویت لحن و زبان متن باشد. با انجام این اقدامات، میتوانیم خروجی اولیه ChatGPT را به یک محتوای جذاب، کاربردی و با کیفیت بالا تبدیل کنیم.
به طور مثال، پس از ویرایش متن، میتوانیم متن مربوط به ایده ارسال ویدیوهای کوتاه را به صورت یک پاراگراف روان، مستدل و کاربردی ارائه نماییم که شامل توضیحات کامل، مثالهای واقعی و نکات عملی برای استفاده از این ایده در کمپینهای ایجاد لینک است.
این فرآیند نشان میدهد که چگونه با ترکیب تواناییهای ChatGPT در تولید محتوا و خلاقیت و تجربه انسانی در ویرایش و بهبود، میتوان به محتوایی با کیفیت بالا دست یافت که هم برای کاربران جذاب است و هم از نظر موتورهای جستجو ارزشمند محسوب میشود.
علاوه بر کاربردهای ChatGPT در تولید محتوای جدید، این مدل پردازش زبان طبیعی میتواند در بهبود و بهینهسازی محتوای موجود نیز نقش مهمی ایفا کند. با این حال، برای دستیابی به نتایج مطلوب در بهینهسازی محتوای موجود نیز لازم است راهنمایی مناسبی به این ابزار ارائه شود.
به عنوان مثال، فرض کنید که یک صفحه یا مقاله خاص در وبسایت شما برای یک عبارت کلیدی مهم، در رتبههای بالای نتایج جستجو قرار گرفته است، اما موفق به کسب فیچر اسنیپت (Featured Snippet) نشده است. در این شرایط، میتوانیم از ChatGPT بخواهیم که با بررسی محتوای موجود و مقایسه آن با صفحات رقیب، راهکارهایی برای بهبود و بهینهسازی محتوا ارائه دهد.
این چتبات با توجه به دانش و تجربه خود در زمینه پردازش زبان طبیعی و الگوریتمهای موتورهای جستجو، میتواند پیشنهادهایی مانند افزودن توضیحات بیشتر، استفاده از ساختار و فرمتبندی مناسبتر، بهبود کیفیت محتوا، و یا حتی تغییر عنوان و توضیحات متا را ارائه دهد. با اعمال این پیشنهادها و ویرایش محتوای موجود، امکان افزایش افزایش ترافیک ارگانیک از موتورهای جستجو و نمایش فیچر اسنیپت نیز وجود خواهد داشت.
یکی از عوامل مهم در کسب فیچر اسنیپت در نتایج جستجوی موتورهای مرورگر، استفاده از ساختار و فرمتبندی مناسب در ارائه محتوا است. بر اساس تحلیلها و فرضیههای ارائه شده، یکی از دلایل احتمالی عدم کسب قطعه برگزیده توسط یک صفحه خاص، استفاده از زیرعنوانهای مبهم و غیرشفاف در آن صفحه است.
در مقابل، صفحاتی که موفق به کسب جایگاه فیچر اسنیپت شدهاند، معمولاً از زیرعنوانهایی استفاده میکنند که به وضوح و شفافیت بیشتری، محتوا و نکات ارائه شده را برای کاربران و موتورهای جستجو توضیح میدهند. این امر باعث میشود تا موتورهای جستجو بتوانند به راحتی محتوای مرتبط با عبارت جستجو شده را شناسایی کرده و آن را به عنوان قطعه برگزیده در نتایج نمایش دهند.
بنابراین، یکی از راهکارهای بهینهسازی محتوای موجود برای افزایش شانس کسب قطعه برگزیده، بازنگری و اصلاح زیرعنوانهای مبهم و استفاده از زیرعنوانهای واضحتر و گویاتر است. این امر میتواند به درک بهتر محتوا توسط موتورهای جستجو و در نتیجه، افزایش احتمال نمایش در قطعه برگزیده منجر شود.
در نهایت میتوان از ChatGPT درخواست نمود که متن را با وضوح بیشتری بازنویسی کند:
یکی دیگر از کاربردهای مهم ChatGPT در زمینه بهینهسازی موتورهای جستجو، بهبود کیفیت محتوای موجود از طریق ویرایش، سادهسازی و اصلاح جملات طولانی و پیچیده است. گرچه ابزارهای دیگری نیز این کار را انجام می دهند اما می توان گفت چت جی پی تی قوی ترین هوش مصنوعی سئو در این زمینه است.
گاهی اوقات، محتوای تولید شده ممکن است دارای جملات بلند و پیچیده باشد که درک آن برای کاربران دشوار است. در چنین مواردی، ChatGPT میتواند با سادهسازی و تقسیم این جملات به جملات کوچکتر و قابل فهمتر، به افزایش روانی و جذابیت محتوا برای کاربران کمک کند. همچنین، این ابزار در زمینه ویرایش دستوری، گرامری و املایی نیز عملکرد قابل قبولی دارد و میتواند با اصلاح اشتباهات احتمالی، کیفیت محتوا را ارتقا دهد.
اگرچه موفقیت یا عدم موفقیت در کسب جایگاه قطعه برگزیده (Featured Snippet) در نتایج جستجو، تنها یکی از معیارهای ارزیابی عملکرد بهینهسازی محتوا است، اما بهبود کیفیت محتوا از طریق ویرایش و سادهسازی، بدون شک میتواند بر تجربه کاربری نیز تأثیرگذار باشد. سیگنالهای کاربری مانند نرخ پرش، میزان ماندگاری کاربران در صفحه و میزان تعامل با محتوا، از عوامل مهم در رتبهبندی صفحات در موتورهای جستجو محسوب میشوند.
بنابراین، استفاده از قابلیتهای ویرایشی و سادهسازی محتوای ChatGPT، میتواند علاوه بر افزایش کیفیت و جذابیت محتوا برای کاربران، به طور غیرمستقیم بر سیگنالهای کاربری و در نتیجه، رتبهبندی صفحات در موتورهای جستجو نیز تأثیر بگذارد که این امر نشاندهنده کاربردهای گسترده و چندگانه ChatGPT در فرآیند بهینهسازی محتوا برای موتورهای جستجو است.
ابزار ChatGPT یک سیستم هوش مصنوعی بسیار قدرتمند و کارآمد است که قابلیتهای گستردهای در زمینه پردازش زبان طبیعی، تولید متن، و انجام وظایف مختلف دارد. با این حال، برای بهره گیری حداکثری از این ابزار، لازم است که کاربران محدودیتها و شیوه صحیح استفاده از آن را درک کنند. ChatGPT نمیتواند به طور خودکار و بدون هدایت و راهنمای انسان محتوای با کیفیت بالا تولید کند.
این سیستم برای انجام وظایف خاص مانند ایدهپردازی، ویرایش و پالایش محتوای تولید شده توسط انسان، و سایر فعالیتهای مرتبط با سئو طراحی شده است. بنابراین، برای استفاده مؤثر از ChatGPT، کاربران باید محدودیتهای آن را شناسایی کرده و با درک صحیح از تواناییها و کاربردهای آن، از این ابزار بهره گیرند.