برندهای جهانی برای موفقیت در بازارهای بینالمللی مختلف، نیازمند شناخت عمیق فرهنگ، زبان و رفتار مصرفکنندگان هر بازار هستند. راهکارهای یکسان برای همه بازارها کارآمد نیست و نیاز به بومیسازی دارد. در نتیجه، برنامهریزی استراتژیک SEO با در نظر گرفتن ویژگیهای هر بازار هدف، از اهمیت بالایی برخوردار است تا برندها بتوانند به طور مؤثری مخاطبان بینالمللی خود را شناسایی و جذب کنند.
افزایش موفقیتآمیز تقاضا در استراتژیهای بینالمللی پروژه های سئو، نیازمند توجه به چهار عامل مهم و اساسی است که در این مقاله به بررسی جزییات این چهار عامل میپردازیم تا استراتژی بینالمللی سئو موفقی طراحی و برنامهریزی کنید.
- درک بازار هدف جدید
- شبیهسازی جستجو در بازار محلی
- بهرهگیری از اطلاعات کلمات کلیدی رقبا
- تبدیل داده های کلمات کلیدی به درآمد
۱. یک بازار هدف جدید چه پتانسیلهایی دارد؟
ابتدا با انجام تحقیقات بازار و بررسی نیازها و رفتار مشتریان بالقوه، زمینه لازم برای شناخت بازار هدف و ورود به آن فراهم میشود. سپس با تجزیه و تحلیل رقبا، نقاط قوت و ضعف آنها شناسایی شده و راهکارهایی که در بازار به کار گرفتهاند، مورد ارزیابی قرار میگیرد. در نهایت، با الگوبرداری از رقبای موفق و بهکارگیری تکنیکهای عمیقتر، میتوان توانمندیها و استراتژیهای آنها را درک کرده و برای ورود مؤثر به بازار از آنها بهره برد.
برای موفقیت در یک بازار هدف جدید، ابتدا باید آن بازار را تجزیه و تحلیل کرد و استراتژی مناسبی برای ورود و موفقیت در آن بازار طراحی کرد. مدلهای مختلفی برای انجام این کار وجود دارد که یکی از بهترین روشها، تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف یا روش 5P است:
- محصول (Product): آیا محصول یا خدمات شما برای رفع نیاز مشتریان بالقوه در بازار هدف مناسب است یا خیر؟
- قیمت (Price): چه قیمتی در بازار هدف قابل قبول و منطقی خواهد بود تا محصول مورد پذیرش مشتریان قرار بگیرد؟
- مکان (Place): مشتریان بالقوه چگونه و از چه مکانهایی محصول شما را خریداری خواهند کرد؟ فروشگاه اینترنتی خودتان یا بازارهای آنلاین معتبر یا فروشگاههای فیزیکی؟
- تبلیغات (Promotion): مشتریان اطلاعات لازم را قبل از خرید چگونه و از طریق چه کانالهایی کسب میکنند؟
- منشأ (Provenance): کشور مبدأ کالا و میزان شهرت آن کشور برای نوع محصول. کشور مبدأ به عنوان یک برند عمل میکند.
شناسایی و تعیین دقیق نقشهای مشتری و گروههای هدف در بازار، به شناخت نیازها و الگوهای رفتاری آنها کمک شایانی میکند و به پرسشهای مهم درباره محصول، قیمتگذاری، توزیع و ارتقای محصول پاسخ میدهد. همچنین تجزیه و تحلیل رقبای اصلی و نحوه عملکرد آنها، به شناسایی نقاط قوت و ضعف آنها کمک میکند. در نهایت، ارزیابی الگوبرداری به برآورد عملکرد کمّی رقبا در حوزههای مختلف و مقایسه آن با اهداف تجاری پروژه منجر میشود.
برای شناخت یک بازار هدف جدید، پیشنهاد میشود ابتدا شاخصهای کلیدی مانند جمعیت، حجم و ارزش بازار، قدرت خرید مشتریان و میزان نفوذ اینترنت مورد بررسی قرار گیرد. علاوه بر این، دادههای اقتصادی و عواملی چون میزان استفاده از محصول مورد نظر، شناخت برند در بازار، قوانین و مقررات حاکم و تفاوتهای فرهنگی نیز حائز اهمیت هستند. همچنین تجزیه و تحلیل عمیق مخاطبان هدف از منظر فرهنگی، سنتی، مذهبی، سبک زندگی، زبان و سایر جنبهها ضروری است. در نهایت، بررسی زیرساختهای تجارت الکترونیک و الگوی رفتاری مشتریان در مسیر خرید، اطلاعات کاربردی در اختیار شما قرار میدهد. با توجه به این عوامل میتوان به میزان مناسب بودن بازار برای نیاز کسبوکار خود پی ببرید و استراتژی خود را بر اساس آنها تدوین و طراحی کنید. این دادهها از منابع معتبر مختلف قابل جمعآوری است که میتوان با مراجعه به آنها، تصویر روشنی از بازار هدف به دست آورد و تصمیمگیری آگاهانهای انجام داد:
- اتحادیه اروپا سالانه گزارشی درباره تجارت الکترونیک منتشر میکند که به صورت رایگان در دسترس است.
- شاخص بیگ مک توسط مجله اکونومیست توسعه یافته و به مقایسه قدرت خرید در ارزهای مختلف میپردازد.
- موتورهای جستجو اطلاعات مهمی درباره هدف جستجو، کلمات کلیدی، وبسایت شما و رقبا ارائه میدهند.
۲. شبیهسازی جستجو در بازار هدف
ابزار MobileMoxie بهترین گزینه برای شبیهسازی جستجو در بازار هدف است. در این ابزار میتوان کشور، استان یا شهر مورد نظر را انتخاب کرده و کلمات کلیدی را به زبان آن منطقه جستجو نمود. سپس جستجو از طریق سروری در همان منطقه انجام میشود تا نتایج واقعی و مشابه بر اساس نوع دستگاه شامل تلفن همراه و دسکتاپ دریافت شود. بدین ترتیب میتوان الگوهای جستجو در بازار هدف را به خوبی شبیهسازی و درک کرد.
برای مشاوره رایگان میتوانید با کارشناسان ما در تماس باشید
پیشنهاد میشود با استفاده از ابزار MobileMoxie، جستجو در بازار هدف را شبیهسازی کنید تا نمونهای تقریباً کامل و واقعی از صفحات نتایج جستجوی محلی و کلمات کلیدی مورد استفاده، همچنین نوع محتوای ترجیحی الگوریتمهای جستجو به دست آید. استفاده از نتایج جستجو روش بسیار منطقی اما کمتر مورد توجهی برای شناسایی رقبای واقعی، کلمات کلیدی مناسب، انگیزههای جستجو، ویژگیهای صفحات نتایج، داده های گوگل ادز و Google Shopping، اهمیت تصاویر و ویدیوها و غیره است. با شبیهسازی جستجو در بازار هدف میتوان به شناخت عمیقتر آن دست یافت.
ابزارهای ترجمه مانند deepl.com یا Google Translate، سئوی بازارهای هدف را تسهیل میکنند و به یافتن کلمات کلیدی معادل در زبان خارجی کمک مینمایند. اما بازبینی توسط افراد متخصص بومی برای تطابق با الگوهای فرهنگی و زبانی آن منطقه ضروری است.
۳. تجزیه و تحلیل رقبا بر مبنای کلمات کلیدی
ارائه دهندگان خدمات سئو اغلب بسیار آرمانگرا هستند؛ اما در سئوی سایت برای بازارهای بینالمللی، لزومی ندارد که حتماً بهتر از همه در سطح جهان عمل کنیم. هدف اصلی رفع نیاز کاربران بازار هدف و پیشی گرفتن از رقبای محلی است. شناسایی دقیق رقبا در هر بازار و عملکرد بهتر از آنها، میتواند موفقیت، رضایت کاربران و در نهایت سودآوری را به همراه داشته باشد.
تجزیه و تحلیل کلمات کلیدی رقابت محور، یک مؤلفه اساسی در سئو به شمار میرود و میتواند راهنمای مؤثری برای تعیین استراتژی در بازارهای جدید باشد. در بازارهای بینالمللی جدید، Searchmetrics میتواند به شما کمک کند تا رقبا را شناسایی نموده و کلمات کلیدی مشترک را مقایسه کنید که شامل بررسی ترافیک تولید شده توسط هر کلمه کلیدی، نحوه رتبهبندی آنها و کلمات کلیدی متفاوت در زبانهای گوناگون است.
بر اساس نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل کلمات کلیدی میتوان اقدامات زیر را انجام داد:
- ایجاد چالش کلمات کلیدی برای رقبا از طریق تلاش برای بهبود رتبه خود در نتایج جستجو بر مبنای آن کلمات کلیدی (رقابت مستقیم با رقبا در کلمات کلیدی مشترک)
- تسخیر شکافها یا بازارهای موجود با استفاده از کلمات کلیدی Long tail که کمتر رقابتی هستند (تمرکز بر کلمات کلیدی کمتر رقابتی).
در فرآیند تحقیق کلمات کلیدی، معمولاً لیست بلند بالایی از اصطلاحات جستجو شامل چندین هزار عبارت حاصل میشود. هدف اصلی این است که بتوان از میان این لیستهای طولانی، تعداد محدود و قابل مدیریت در حدود ۵۰ کلمه کلیدی را با استفاده از فیلترهایی مانند رتبه کلمه کلیدی، میزان ترافیک و حجم جستجوها انتخاب نمود که این فیلترها برای استخراج خوشههای کلمات کلیدی به کار میروند که به طور خلاصه محصولات یا موضوعات مهم در وبسایت را توصیف میکنند. با انتخاب هوشمندانه این خوشههای کلمات کلیدی، میتوان استراتژی بهینهسازی سایت را متمرکز بر کلمات کلیدی اصلی و با اولویت بالا طراحی و اجرا نمود.
۴. توجیه سرمایهگذاری در سئو از طریق شناسایی فرصت ها
برای معرفی یک طرح یا پروژه جدید، باید پروژه را با رویکردی خوشبینانه و مثبتنگر به مخاطبان توضیح داد. چندین سناریوی محتمل و فرضیه مثبت را مد نظر قرار دهید، زیرا مردم معمولاً نسبت به از دست دادن چیزی حساستر هستند تا اینکه به دنبال فرصتهای جدید باشند. بهتر است با اطمینان به موفقیت طرح، فرضیات مثبتی در نظر گرفته شود و سناریوهای مختلفی از درآمدزایی احتمالی ترسیم نمایید و تحلیل عمیقی از بازار هدف داشته باشید.
تدوین استراتژی سئو ممکن هزینهبر باشد، اما بازگشت سرمایه زمانی افزایش مییابد که متخصصان و کارشناسان سئو، با بهینهسازی سایت برای کلمات کلیدی خاص، فرصتهای درآمدزایی جدیدی فراهم نمایند تا سرمایهگذاری در سئو توجیهپذیرتر باشد، چرا که کلمات کلیدی نشاندهنده تقاضای بازار هستند.
سرمایهگذاری در سئو نه تنها باعث بیشتر دیده شدن برند میشود، بلکه بازدهی و کارایی آن را نیز ارتقا میدهد. به همین دلیل متخصصان سئو همواره تلاش میکنند تا کلمات کلیدی با بیشترین عملکرد و کمترین هزینه ممکن را شناسایی نمایند. برای توجیه استراتژیهای سئو، باید آنها را با پیشبینیهایی از بازدهی سرمایهگذاری و مدلسازی فرصتهای افزایش درآمد پشتیبانی کرد.
فرضیات قابل ارزیابی و مبتنی بر آمار و ارقام معقول میتوانند سرمایهگذاری در سئو را توجیه نمایند. برای مثال، یک فرضیه میتواند اینگونه باشد:
با سرمایهگذاری X میلیون تومان، Y میلیون کلیک اضافه خواهیم داشت. بررسی رقبا نشان میدهد این افزایش کلیک میتواند منجر به افزایش فروش به میزان Z شود.
با وجود ابزارهای قدرتمند ترجمه و گزارشدهی، پروژههای بینالمللی سئو میتوانند ساده باشند، اما حضور متخصصان بومی زبان برای تولید محتوای با کیفیت ضروری است. از آنجایی که الگوریتمهای موتورهای جستجو مدام در حال تغییر و تحول هستند، سئو یک فرآیند مداوم است و متخصصان این حوزه باید همواره این موضوع را یادآوری نمایند تا راحتتر بتوانند اجرای استراتژی و پروژههای مدنظر را توجیه نمایند.
ارزیابی قطعی رتبه نهایی امکانپذیر نیست و همیشه باید از فرضیات و پیشبینیها شروع کرد. بهینهسازی کلمات کلیدی یک فرآیند لحظهای است و بهینهسازیهای بعدی همواره بهتر خواهند بود.